پرتغال کشور با میراث زبانی غنی است که زبان پرتغالی در زندگی اجتماعی و فرهنگ نقشی کلیدی دارد. به عنوان یکی از رایجترین زبانهای رمانس، زبان پرتغالی ویژگیهای منحصر به فرد زیادی دارد که آن را از دیگر زبانهای این گروه متمایز میکند. در این مقاله به تاریخچه زبان پرتغالی، گویشها، تلفظ، دستور زبان و تأثیر آن بر دیگر زبانهای جهان خواهیم پرداخت.
زبان پرتغالی ریشههای کهنی دارد که به دوران تسلط روم بر شبه جزیره ایبریا برمیگردد. در قرن اول قبل از میلاد، رومانیها لاتین را به این سرزمینها آوردند که به تدریج با زبانها و گویشهای محلی مخلوط شد و پایهگذار زبانهای رمانس آینده، از جمله پرتغالی، شد. به تدریج بر اساس لاتین محاورهای (عامیانه) زبان پرتغالی شکل گرفت.
از پایان قرن یازدهم، زمانی که پرتغال به یک کشور مستقل تبدیل شد، زبان پرتغالی به طور جداگانه از دیگر زبانهای رمانس آغاز به توسعه کرد. یکی از نقاط عطف در تاریخ این زبان ظهور نخستین مدارک مكتوب به زبان پرتغالی در قرن سیزدهم بود. یکی از قدیمیترین شواهد مکتوب، «نوبره کنلو» — مدارک حقوقی از سال 1214 است.
زبان پرتغالی همچنین تحت تأثیر عربی قرار گرفت، به ویژه در زمینه واژگان، زیرا مورها به مدت حدود 500 سال در این سرزمینها حضور داشتند. بسیاری از کلمات مرتبط با کشاورزی، ریاضیات و معماری از زبان عربی به عاریت گرفته شدهاند.
در دوران اکتشافات جغرافیایی بزرگ (قرنهای 15 و 16)، پرتغال به یکی از قدرتهای دریایی پیشرو جهان تبدیل شد. این امر منجر به گسترش زبان پرتغالی به قارههای دیگر شد. امروزه زبان پرتغالی زبان رسمی در هشت کشور عضو جامعه کشورهای پرتغالیزبان (CPLP) است: پرتغال، برزیل، آنگولا، موزامبیک، گینه بیسائو، کیپورد، سنت توما و پرنسیپ و تیمور شرقی.
زبان پرتغالی در جهان در رتبه ششم از نظر تعداد گویشوران قرار دارد و تعداد آنها حدود 270 میلیون نفر است. بیشترین تعداد گویشوران در برزیل زندگی میکنند که در آنجا زبان پرتغالی پس از استعمار در قرن 16 به زبان اصلی تبدیل شده است. با این حال، زبان پرتغالی برزیل ویژگیهای خاص خود را دارد و با زبان پرتغالی اروپایی متفاوت است.
زبان پرتغالی، مانند بسیاری دیگر، دارای چندین لهجه است که میتواند از نظر تلفظ، واژگان و دستور زبان بسیار متفاوت باشد. در پرتغال دو منطقه لهجهای اصلی وجود دارد — شمالی و جنوبی. در شمال، به ویژه در مناطق مینهو و تراس-اوج-مونتیش، لهجهها با تلفظی سختتر و حفظ اشکال کهن مشخص میشوند.
گویشهای جنوبی، به ویژه در لیسبون و آلگاروه، تلفظی ملایمتر دارند و با برخی از اختصارات در گفتار مشخص میشوند. در مادیرا و جزایر آزور نیز گویشهای منحصر به فردی وجود دارد که اشکال کهن زبان پرتغالی را حفظ کرده و با ریتم گفتاری کندتری مشخص میشوند.
در برزیل و آفریقا همچنین گزینههای مختلفی از زبان پرتغالی وجود دارد که به تأثیر زبانها و فرهنگهای محلی مربوط میشود. به عنوان مثال، در آنگولا و موزامبیک زبان پرتغالی در خود تعداد زیادی از واژگان زبانهای آفریقایی را جذب کرده و پرتغالی برزیل از لحاظ واژههای گفتاری و تلفظ بازتر است.
یکی از ویژگیهای کلیدی زبان پرتغالی تلفظ آن است. بر خلاف زبان اسپانیایی، که بیشتر صداها به وضوح و روشنی تلفظ میشوند، زبان پرتغالی ویژگیهایی مانند وجود تعداد زیادی از واژگان کاهش یافته و صداهای بینیدار دارد. صداهای بینیدار یکی از بارزترین ویژگیهای تلفظ پرتغالی است که به ویژه در کلماتی که به -ão ختم میشوند (به عنوان مثال، coração — «قلب») آشکار است.
ویژگی دیگر تلفظ ترکیبهای lh و nh است که مانند «ل» و «ن» نرم تلفظ میشود. این صداها به صداهای اسپانیایی ll و ñ شباهت دارند، اما در زبان پرتغالی دارای جزئیات خاص خود هستند. همچنین، لازم به ذکر است که حروف بیصدا پرتغالی اغلب نرمتر از زبان اسپانیایی تلفظ میشوند، به ویژه در نوع برزیلی زبان.
گرامر زبان پرتغالی شامل بسیاری از مشخصههایی است که ممکن است برای افرادی که آن را به عنوان زبان خارجی میآموزند دشوار به نظر برسد. به عنوان مثال، زبان پرتغالی یک سیستم گستردهتری برای صرف افعال استفاده میکند در مقایسه با دیگر زبانهای رمانس. اشکال خاصی برای موضع شرطی وجود دارد که برای بیان تردید، آرزوها و وضعیتهای فرضی استفاده میشود.
زبان پرتغالی همچنین به خاطر استفاده از اشکال شخصی مصدرها شناخته میشود که این امکان را فراهم میکند تا فعل در مصدر باقی بماند و در عین حال پایانی اضافه شود که موضوع را نشان میدهد (به عنوان مثال، para eu fazer — «برای اینکه من انجام دهم»).
در مورد اسمها و صفتها، در زبان پرتغالی آنها از نظر جنس و عدد توافق دارند. زبان پرتغالی دارای دو جنس — مذکر و مؤنث — است. جالب است که، همانند زبان اسپانیایی، بسیاری از کلمات که به -o ختم میشوند مذکر و آنهایی که به -a ختم میشوند مؤنث هستند.
زبان پرتغالی به خاطر دستاوردهای استعماری پرتغال تأثیر قابل توجهی بر بسیاری از زبانهای جهان گذاشته است. به عنوان مثال، در زبان ژاپنی میتوان کلمات با منشا پرتغالی را یافت، مانند pan (نان) و tempura (نوعی غذای سرخکرده). در زبان گویای هندوستان بسیاری از کلمات و عبارات از آن دوران حفظ شدهاند که گوا قبل از تصرف پرتغالی بود.
در آفریقا و آمریکای جنوبی، تأثیر زبان پرتغالی در ترکیب با زبانهای محلی نمایان است که به ایجاد زبانهای منحصر به فرد کریول منجر شده است. این زبانها، مانند کریول کیپورد و پاتوا در ماکائو، به تکامل ادامه میدهند و ویژگیهای زبان پرتغالی و زبانهای محلی را حفظ میکنند.
امروز زبان پرتغالی به توسعه خود ادامه میدهد و ابزار مهمی برای ارتباطات بینالمللی باقی مانده است. در پرتغال و برزیل آکادمیها و موسسات فعال وجود دارند که به مطالعه و ترویج زبان پرتغالی در خارج از کشور میپردازند. علاوه بر این، به خاطر تعداد زیاد گویشوران در سرتاسر جهان، زبان پرتغالی اهمیت خود را به عنوان یکی از زبانهای پیشرو در ارتباطات بینالمللی و فرهنگ حفظ کرده است.
زبان پرتغالی به طور فعال در ادبیات، سینما و موسیقی استفاده میشود که به حفظ актуاليت و جذابیت آن برای نسلهای جدید کمک میکند. همچنین زبان مهمی برای دیپلماسی و تجارت باقی مانده است، به ویژه در کشورهای آفریقا و آمریکای جنوبی.
ویژگیهای زبانی پرتغال تاریخ غنی و تنوع فرهنگی آن را منعکس میکند. زبان پرتغالی عنصر مهمی از هویت ملی و افتخار میلیونها نفر در سرتاسر جهان است. ویژگیهای منحصر به فرد آوایی و گرامری آن را به یکی از جالبترین و جذابترین زبانها برای یادگیری تبدیل میکند. درک زبان پرتغالی و ویژگیهای آن به درک عمیقتری از فرهنگ و تاریخ نه تنها پرتغال بلکه دیگر کشورهایی که این زبان نقش مهمی ایفا میکند، کمک میکند.